هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

هیوای آسمانی من

افزایش تمرکز و دقت در کودکان

 سلام . این روزهای ما بیشتر با شطرنج و موسیقی می گذرد. از آنجا که وجود شما نادیدگان مجازی بسیار عزیز و واقعی تر از دوستان واقعیم می باشد :) دوست دارم تجربیات خود را بعنوان مادری که نه موسیقی بلد است نه شطرنجش خوب است را برایتان بنویسم :) صادقانه گفتم :) ابتدا از شطرنج شروع میکنم و در پست بعدی به موسیقی می پردازیم. کلاسهایی که می توانی کودک را در آنها نام نویسی کنیم برای گذراندن روزهای طولانی تابستان زیاد است. مهمترین آن استخر است  . که دخترک ما تمام کرد آن را . و بی اهمیت ترین آن " شطرنج " . چرا بی اهمیت ؟ چون میگوییم چه کاری است ما خودمان میتوانیم یاد دهیم و لزوم استفاده از این چیست ؟ خوب من تجربه اش کردم . همیانطور که م...
29 مرداد 1392

تسلط مادر بر فرزند

سلام دوستان خوبم.   قبلا گفته بودم بزودی در دو مورد صحبت خواهم کرد. یکی رو گفتم و دومی :   " میزان تسلط مادر بر فرزندان "  به نظرم یکی از مهمترین نکاتی است که در لایه های تلفیق تربیت ما و غرب فرو رفته و بسیار دچار تزلزل   و درهم ریختگی شده است. به جرات میتوانم بگویم بیشتر از نیمی از مادرهای تحصیلکرده و یا آگاه امروز ما به تربیت کودکشان چنان اهمیت میدهند که دنیای از کتاب را خوانده و برای هر چیزی با مشاور صحبت میکنند و فکر میکنند هر چه در کتابهای تربیتی روانشناسی که اکثر آنها طبق متدهای غربی نوشته شده اند بیشتر بدانند ، موفق ترند . و همین افراد خوب مادرهایی هستند که به مرور آنقدر در تربیت فرو میروند که خود ر...
26 مرداد 1392

برای یک دوست ..............

سلام   بعضی آدمها وجودشان در زندگی مثل نسیم است . می آیند و میروند . سبک و بی صدا. بعضی دیگر مثل بارانند می آنید و میشویند و پاک میکنند و میروند. اما یادشان همیشه تازه می ماند . من یکی از همین بارانهای خوشبو را در زندگیم دارم. یک دوست. دوستی که مرا اهلی کرده . دوستی که قول روباه هرگاه نسیم بر گندمزار میوزد و آن را تکان میدهد یاد رویش می افتم. دلتنگش میشوم. دوستی که دم غروب آنهم این غروبهای آخر مرداد که کم کمک رنگ شهریور و آفتاب بیرنگش را میگیرد ، به یادش می افتم. برایش دعا میکنم. برای خودش زندگیش دختر زیبایش و همسر خوبش .  او مرا اهلی کرد و من از این احساس دلتنگی لذت میبرم. چون در پس هر دلتنگی انتظاری است . و در پس هر...
25 مرداد 1392

مادرهای خسته...

بعضی اوقات خسته ایم. آنقدر خسته که نمیدانیم چطور باید حرفها و شیطنتهای جگر گوشه هایمان را تاب بیاوریم. نشسته ایم و او حرف میزند و از در و دیوار اصطلاحا بالا میرود. هوا گرم است و تمام کارهای خانه هم روی دستتان مانده. بعد حس میکنید الان فلان دوست یا فلان بچه ای که میشناسید در حال کار و آموزش است و مادرش چقدر به او رسیدگی میکند. بعد با بی حالی با وجدانی نا آرام میروید و به کودکتان می گویید کتاب ریاضی را بیاور کار کنیم. کودک اعتراض میکند که " نه من می خواهم نقاشی کنم " بعد شما فریاد میزنید " نقاشی نقاشی هم شد کار " در دلتان می گویید فلانی تا 100 می شمارد این تمام مدت میدود و نقاشی میکند. بعد فشار میاورید . از شما اصرار و از او انکار. عاقبت با ...
22 مرداد 1392

جعبه احساسات

درباره بیان احساسات زیاد سخن گفته ایم. دخترک 5 ساله ما داراری احساسات قلیانی است. احساساتی که این روزها بیشتر با قلدری و ابراز عقاید و گاهی خشم بروز پیدا میکند . :)  برنامه جدید دارم برای وسعت قصه گویی و هوش هیجانی. که شکر خدا هیوا برای بروز احساسات خود مشکلی ندارد. این برنامه را آرام آارم جلو میبرم . اول بگوییم که این خودمختاری دخترک من کار هم دستش میدهد. چند روز پیش گفتم برو حیاط تا مادر هم بیاید. رفت و ما هم جمع کردیم رفتیم پایین دیدیم خانم نیست. صدا کردیم کمی ترسیدیم . خدایا این بچه کجا رفت ؟؟ جرقه ای به ذهنم رسید و آمدم جلوی درب همسایه دیدم بلی جفت کفشهای هیوا خانوم آنجاست و بدون اجازه من رفته بود خانه همسایه. خوب من روی دسوت ه...
20 مرداد 1392

تابستان با دختر 5 ساله

سلام  به دوستانم    به شدت درگیر هستم . انتشارات و چاپ و طراحی کتاب . به دعای همگی نیاز دارم :)))   و این روزهای ما : تابستانی وحشتناک گرم با رطوبت و دمای بالای 45 درجه . که واقعا نمیشود نفس کشید. و کلاسهایی که میرویم و می آییم.  این روزهای من با دختری 5 سال و نیمه سپری میشود. دردانه ای که خستگی نمیداند چیست. مدام به فکر تغییر و بازی جدید است. نیاز به هوای تازه دارد و سه چرخه بازی و اسکوتری که به تازگی سرش را به آن گرم میکند. عاشق مهمان آمدن و مهمانی رفتن است. دوست دارد مرکز توجه باشد. اگر میان صحبت بزرگترها گم شود فقط لحظه ای به سرعت عکسالعمل نشان میدهد  و نارضایتی خود را از بی توجهی به او ابراز میک...
17 مرداد 1392

یک روز تابستان

گذراندن یک بعد از ظهر تکراری تابستان آنهم روز جمعه کمی خسته کننده است. بخصوص که کمی خواب آلوده هم باشی و بعد از یک ناهار و جمع کردن ظروف و فارغ شدن از کار خانه بخواهی کنار تنها دخترت وقت بگذارنی. :) عموما بعد از ظهرهای ما کنار کتابخانه یک جای دنج و خنک داریم که کتاب میخوانیم. روزهایی اما چیزهایی اضافه می شود به برنامه ما. و ان را هم دخترمان اضافه میکند.  دیروز آمدیم و نشستیم. هیوا بازی های فکری او ایکس و لونپوس را آورد و ما هم دراز کشیدیم و تشویقش کردیم : در همان حین گفتیم " دخترم کمی انگلیسی کار کنیم " ؟ گفت " بلی " ما هم از او معنی چند چیز را پرسدیم. مثلا " کتابخانه " با اشاره البته : نگاه کرد و گفت :) خسته ش...
12 مرداد 1392

شعر

این شعر زیبارو دوست خوبم آقای محسن خیمه دوز برای هیوا نوشتند..اینقدر زیبا است نتونستم نذارم اینجا...از این دوست شاعر خوبم برای لطف بیکرانشون ممنونم. نگاهت نجوای پر شاپرکی‌ست که نبضم را برای گل می‌برد باغ بر تو آیین حسادت بست و درختان برگ‌هایشان را به حراج گذاشتند لطافت حضورت میوه را به جشن طعم‌ها برد انگشتانت امضای ستاره‌هاست وقتی کهکشان‌ها را آذین می‌بندند. بوسه آغاز رسالت توست *** م.خ 30 10 90   ...
12 مرداد 1392

کلاس شطرنج

هیوای من امشب رفته منزل مادربزرگش. نمیدونه چقدررررررررررررررر دلم براش تنگ میشه وقتی نیست. اما باید تحمل کنم. :((((   هیوا کلاس شطرنج میره. واقعا عالیه. من شطرنج رو مدتها پیش انتخاب کرده بودم. هیوا دختر بسیار پر تحرکی هست و شطرنج به تمرکز و آرام بدونش خیلی کمک میکنه. وقتی رفت کلاس جلسه اول فکر نمیکردم دوست داشته باشه و بتونه یاد بگیره. اما دیروز جلسه دوم بود و تمام مهره هارو برام چید و اسم و حرکت همه رو گفت و یک دست هم با پدرش بازی کرد. :))))   واقعا عالی هست. از سن 4 سال به بالا میتونید شروع کنید.    استخر هم به سلامتی داره تموم میشه. برای شنا خیلی دردسر داشتم چون هیوا دوست نداره سرش رو زیر آب بکنه. اصلا. و ب...
8 مرداد 1392

روانشناسی

حرف شنوی در كودكان   اگر مجبوريد يك حرف را چندين مرتبه براي فرزند پيش دبستاني خود تكرار كنيد تا گوش كند، اين مطلب را مطالعه  كنيد.  عده اي از پدر و مادرها وقتي مي بينند فرزند كوچكشان به حرفهاي آنها در لباس پوشيدن يا در جمع كردن وسايلش و ... توجهي نمي كند و به تماشاي تلويزيون يا بازي ادامه مي دهد دائم صدايش مي كنند و فرياد مي كشند. آنها فكر مي كنند كه هر چه بيشتر حرفشان را تكرار كنند ، فرزندشان سريع تر گوش مي دهد. در حقيقت، قضيه بر عكس است. به طور معمول اگر قبل از انجام كاري گفته خود را 4 ، 5 يا 6 مرتبه تكرار كنيد، بچه مي آموزد كه نبايد گوش دهد.  بچه ها زرنگتر از آن هستند كه ما فكرش را مي كنيم. آنها ارزش زماني كه...
6 مرداد 1392